معنی تابلو رنوار

حل جدول

تابلو رنوار

چترها، فنجان شکلاتی، درکنار پیانو، آسیاب گالت، اومولندو لاگالت، برروی تراس، ناهار قایقرانان، صبحانه قایقران ها.

ترکی به فارسی

تابلو

تابلو

لغت نامه دهخدا

تابلو

تابلو. (فرانسوی، اِ)، پرده. پرده ٔ نقاشی. نمایش یاتصویربرجسته: تابلونویس، تابلوسازی، تابلو نویسی.

فرهنگ فارسی هوشیار

تابلو نویس

(صفت) آنکه روی تابلو چیز نویسد تابلو ساز.


تابلو نویسی

عمل و شغل تابلو نویس


تابلو

نمایش یا تصویر برجسته، پرده نقاشی


تابلو سازی

‎ نگارگری، ور نام سازی عمل و شغل تابلو ساز

مترادف و متضاد زبان فارسی

تابلو

بوم، پرده، تصویر، منظره، تخته‌سیاه، انگشت‌نما

فارسی به ایتالیایی

تابلو

tabella

insegna

فرهنگ معین

تابلو

صفحه نقاشی، تخته ای سیاه یا سبز در کلاس درس، صفحه ای از جنس فلز، پلاستیک... که نام یا مشخصات محلی روی آن قید شده باشد، (عا.) بسیار متمایز و مشخص. [خوانش: (لُ) [فر.] (اِ.)]

فرهنگ عمید

تابلو

پرده‌ای که روی آن تصویر کسی، چیزی، یا منظره‌ای را ترسیم کرده باشند،
صفحۀ فلزی یا چوبی که که بر سر در مکان‌ها، گذرگاه‌ها، فروشگاه‌ها و مؤسسه‌ها نصب می‌کنند و نام یا اطلاعات دیگری راجع به آن محل را بر روی آن درج می‌نمایند،
(صفت) [عامیانه، مجاز] انگشت‌نما، شهره،

فارسی به انگلیسی

تابلو

Chart, Shingle, Tablet

فارسی به عربی

تابلو

اشاره، لوحه

فارسی به آلمانی

تابلو

Schild (n), Tablett, Unterschreiben, Zeichen (n)

معادل ابجد

تابلو رنوار

896

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری